"به قلم کامیاب قربانپور"
این نقد براساس نسخه ارسالی سازندگان برای سایت پردیسگیم نوشته شده است.
بازی اکسکام ۲ یکی از سرشناسترین عناوین تاکتیکی است که تاکنون عرضه شده و معمولاً در زمرهی بهترینهای سبکهای «نوبتی» و «استراتژیک» قرار میگیرد. گرچه در زمان عرضهاش شامل باگها و مشکلات فنی متعددی میشد، امروزه تحت عنوان پکیجی تقریباً بینقص و بهبودیافته کامل به اسم XCOM 2 – Collection (X2C) برای انواع کنسولها و سیستم عاملها قابل تهیه است.
حالا نوبتش رسیده تا این بازی کلاسیک بینهایت محبوب برای نینتندو سوئیچ عرضه شود! پیش از اینکه به بررسی X2C بپردازیم لازم است اشاره کنم که محوریت این نقد نسخهی سوئیچ میباشد و با وجود اینکه همچنان نگاهی به خود بازی میاندازیم، اما هدفمان نقد و بررسی بازی چهار سالهی اکسکام ۲ نیست؛ بلکه میخواهیم عملکرد آن روی کنسول جدید نینتندو را بسنجیم. برای مشاهدهی نقد نسخهی اصلی این بازی میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
بازی X2C دربارهی جهانی پساآخرالزمانی است که فضاییها زمین را استعمار کردهاند و با برقراری حکومتی دیکتاتوری و همکاری با گروههای فاشیستیِ بشر، توانستهاند تا کنترل کرهی زمین را «تقریباً» بهطور کامل بهدست بگیرند. از عبارت تقریباً استفاده کردم چون هنوز انسانهایی وجود دارند که میخواهند برای رهایی زمین بجنگند و شما بهعنوان فرمانده یکی از همین سازمانهای آزادیخواه تحت عنوان XCOM بازی میکنید که در دوران جنگ سرد توسط جان اف کندی برای مبارزه با اتحاد جماهیر شوروی پایهگذاری شده بود.
اگر خواننده و طرفدار داستانهای علمیتخیلی باشید حتماً موقع خواندن این متن از روی کلافگی چشم غره رفتهاید. اما نگران نباشید، داستان و حتی جهانسازی X2C نیست که آن را جذاب و مهیج میکند، بلکه گیمپلی بسیار رضایتبخش، انواع مکانیکهای حساب شده و هوش مصنوعی درجهی یک است که X2C را از عرف بازیهای پساآخرالزمانی و علمیتخیلی با داستانی مشابه جدا میکند.
در مراحل X2C شما کنترل نیروهای اکسکام را علیه ارتش رژیم توتالیتهی فضاییها برعهده میگیرید و معمولاً باید آنها را از نقشههای ایزومتریک محو کنید. بازی به شکلی نوبتی اداره میشود. در هر نوبت شما قادر به حرکت دادن یکی از افرادتان و انتخاب ویژگیهای مختلف هستید که به مرور زمان و با آزاد کردن اسلحهها و آپگریدهای متعدد، آزادی عمل بیشتری کسب خواهید کرد. پس از گذشت فقط چند ساعت متوجهِ پیچیدگی جذاب X2C میشوید و اینکه چهطور برای شکست دادن فلان گروه از دشمنان میتوانید از استراتژیهای بیشماری استفاده کنید که هرکدام ریسکهای خودش را دارد. طبق معمول بازیهای تاکتیکی، محدودیت نوبتها باعث میشود تا ریسک بیشتری کنید تا زودتر به پیروزی دست یابید.
احتمالاً جوک «۹۰ درصد» اکسکام به گوشتان خورده. این بازی به چالشبرانگیز و غیرقابل پیشبینی بودن شهرت دارد و کاملاً امکانش هست عملیاتی که ۹۰ درصد شانس موفقیت دارد، به شکستی مفتضحانه و جبرانناپذیر ختم شود! البته نترسید، X2C در عین چالشبرانگیز بودن و گاهاً اعصاب خردکن بودن، منصفانه طراحی شده و حتی زمانی که ممکن است فکر کنید هیچ راهی برای پیروزی ندارید، با زیرکی و کمی آزمون و خطا به موفقیتی رضایتبخش دست پیدا خواهید کرد.
یکی از متُدهای آزاد کردن آپگرید و ویژگیهای خاص که میتوانند به راحتی تعیینگر مرگ و زندگی باشند، برقراری رابطه بین شخصیتهای مختلف از طریق همرزمی است. این موضوع زمانی بیرحمانه میشود که میفهمید افرادتان اگر در میدان جنگ کشته شوند، دیگر راهی برای بازگرداندنشان وجود ندارد. حالا تصور کنید این لایهی جدید تا چه حد میتواند عمق تازهای به انتخابهایتان بیافزاید. در بخشهای میانی و انتهایی بازی، کاملاً ممکن است در موقعیتی قرار بگیرید که برای پیروزی مجبور به فدا کردن شخصیتهای مورد علاقهتان شوید! البته لازم است اشاره کنم که مکانیک شخصیتها در اکسکام قابل قیاس با بازیهایی مثل Fire Emblem یا Valkyrie Chronicles نیست که شما در طول داستان با خلق و خو و روحیات شخصیتها آشنا میشوید. در X2C افرادتان حقیقتاً مانند سربازهای جنگی هستند و مرگشان یک امر طبیعی محسوب میشود؛ بنابراین راهی برای شناخت بیشترشان وجود ندارد و دلیل وابستگی شما به یک شخصیت بیشتر از روی شخصیسازیای میآید که خودتان پیادهاش کردهاید. میشود گفت که داستان شخصیتها را بیشتر خودتان در ذهنتان خلق میکنید.
یک نکتهی حائز اهمیت که X2C را از اغلب بازیهای تاکتیکی مانند Gears Tactics جدا میکند، مراحل الگوریتمیک هستند. به این معنا که با وجود یک سری طراحیهای کلی، اغلب سازههای یک مرحله مانند جایگاه دشمنان، ساختمانها، سنگرها، آبجکتیوها و... براساس الگوریتمی هوشمند طراحی میشوند و دستساز پیاده سازی نشدهاند. این قضیه ارزش تجربهی مجدد بازی را بسیار بالا میبرد و به طرفداران این اجازه را میدهد تا بارها بتوانند این بازی کمنظیر را با رنگ و بوی تازه (هرچند کم) تجربه کنند.
زمانی که درحال تکه پاره کردن فضاییها نیستید، وقتتان را به مدیریت ارتش، تحقیقات، ساخت و ساز آیتمها و خرید و فروش اختصاص میدهید. با گذر زمان بخشهای بیشتری در سفینهتان آزاد میشود تا بهوسیلهی آنها آمادهتر و ایدهآلتر وارد میدان مبارزه شوید. شاید در ابتدا بهنظر نرسد اما وقت گذراندن و فکر کردن در بخش مدیریت به همان اندازه اهمیت دارد که تصمیمانتان در میدان جنگ مهم است.
بازی X2C شامل بستهی الحاقی بسیار عالی War of the Chosen نیز میشود که شاید خیلی از ناشرین و سازندگان تحت عنوان «قسمت بعدی» یا «اکسکام ۳» منتشرش میکردند. مراحل بازی، دشمنان و تقریباً هر بخشی که فکرش را بکنید متنوعتر و گستردهتر شده. برای مثال مپهای بازی بهصورت رندوم شامل افکتهای مختلف میشوند که در استراتژی و نحوهی برنامه ریزیتان تأثیر میگذارند. در بازی اصلی شما قادر بودید تا یک تیم بسیار قوی بچینید و مدام از آن استفاده کنید اما در این بستهی الحاقی این مکانیک با ایجاد محدودیتی نسبتاً واقعگرایانه شما را وادار میکند تا تیمتان را تعویض کنید و خودتان را به یک تیم خاص منحصر نکنید. کلاسهای جدید که هرکدام قابلیتهای متفاوتی دارند در طول بازی معرفی میشوند. دشمنان تازهای که با آنها به مبارزه میپردازید، از طریق کالبدشکافی به شما آیتمهای فوقالعاده قدرتمند و تأثیرگذار میدهند. همهی اینها لایههای جدیدی به مبارزات و تاکتیک جنگی شما اضافه میکنند.
وجود «The Chosen» نیز بهعنوان یک سری مینیباس که مدام شما را تعقیب خواهند کرد، جلوهی تازهای به رژیم فضاییها میدهد و دشمنان را به شکلی داینامیک دارای شخصیت میکند. The Chosen بیشباهت به سیستم «Nemesis» در بازی «Middle-Earth: Shadow of War» نیست.
به شخصه War of the Chosen را حتی از خود بازی اصلی بیشتر دوست دارم و جزئیاتی که بازی اضافه میکند تحسینبرانگیز است. یکی از بخشهای جالب و بامزه، این است که میتوانید پوسترهای تبلیغاتی و پروپاگاندای دستساز خودتان را پس از به اتمام رساندن هر مرحله درست کنید.
اگر بخواهم خیلی خلاصه X2C را توصیف کنم باید بگویم که بدون شک یکی از پرمحتواترین، پرجزئیاتترین و لذتبخشترین بازیهای تاکتیکی است که با قرار دادن شما در مراحلی نفسگیر و چالشبرانگیز، زیرکی و ذکاوتتان را میسنجد و در نهایت تجربهای بینهایت رضایتبخش نسیبتان میکند.
اما سوال اینجاست که این پکیج کمنظیر روی نینتندو سوئیچ چگونه عمل میکند؟
زمانی که X2C را برای اولین بار اجرا کردم متوجه شدم که فونت فوقالعاده ریز نوشتهها و علایم ناخوانا در مراحل، عملاً تجربهی بازی در حالت هندهلد را «غیرممکن» میکند. توجه داشته باشید که نمیگویم آزاردهنده است، میگویم عملاً غیرممکن است! حتی روی مانیتور نیز این مشکل در مقیاس کمتری ادامه پیدا میکند چراکه سازندگان فونتها، علامتها و همه چیز را کوچکتر کردهاند تا با صفحهی نمایش سوئیچ هماهنگ شود.
با اینکه X2C روی سوئیچ بدترین پورتی نیست که در زندگیام بازی کردهام اما فاصلهی خیلی زیادی با بهترین دارد. متأسفانه، افت فریم عملاً عنصری است که باید به آن عادت کنید. من از آن دسته کسانی نیستم که خیلی به فریم ریت اهمیت بدهند و به ۳۰ فریم بر ثانیه هم راضیام اما حقیقتاً وقتی در منوی بازی با افت فریم شدید و قابل ملاحظه مواجه میشویم، واقعاً قابل بخشش نیست.
خوشبختانه، بازی اکسکام نوبتی است و نیاز به عکسالعمل سریع ندارد و بیشتر از اینکه روی عملکرد شما در بازی تأثیر بگذارد، حس تلقین را از بین میبرد و میتواند تا حد زیادی آزاردهنده باشد. تابهحال پیش آمده عنوانی را روی کامپیوتری بازی کنید که بهزور دارد آن را اجرا میکند؟ بازی کردن X2C دقیقاً همین حس را منتقل میکند.
این قضیه تاحدودی در ظاهر بازی نیز مشهود است. تصاویر مبهمتر و بیکیفیتتر از نسخهی رایانههای شخصی و دیگر کنسولها هستند. نه به شکلی که غیرقابل تحمل باشد اما مشخصاً قابل تشخیص است.
اما بدترین نکتهی این پورت زمانی است که میخواهید یک عملیات فوقالعاده حساس و جدی انجام دهید که سرانجامش تعیینگر پیروزی و شکست است، ناگهان صفحهی نمایش برای یک دقیقه خشک میشود و پیش خودتان فکر میکنید: “نکند بازی از کار افتاده و باید کنسول را خاموش کنم؟” این مشکل حتی یک بار هم برای من روی نسخهی پیسی پیش نیامده بود.
نویسنده : حمیدرضا حاجی حسینی
https://www.instagram.com/hrh.hosseini/
نقد فیلم،بازی و موزیک
http://studioentertainment.ir/
hrh-hosseini.ir
من حمید رضا حاجی حسینی متولد تابستان 1373 در تهران هستم. شما می توانید با من از طریق آدرس ایمیل من [email protected] یا تلفن همراهم 09380912201 با من در ارتباط باشید..
ساخت دنباله فیلم Edge of Tomorrow رسما آغاز شد...
ما را در سایت ساخت دنباله فیلم Edge of Tomorrow رسما آغاز شد دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : hamidrezahajihosseini بازدید : 49 تاريخ : دوشنبه 10 بهمن 1401 ساعت: 15:12